شعر پدر | چگونه با یک شعر زیبا، محبت پدر را بیان کنیم؟
شعر پدر
پدر، یکی از زیباترین واژههاییست که میتواند هزاران احساس و خاطره را به ذهن بیارد. وقتی صحبت از “شعر پدر” میشود، لحظاتی بهیادماندنی از عشق، مهربانی و فداکاری به تصویر کشیده میشوند. شعرهایی که درباره پدر سروده میشوند، تمام احساسات ناب فرزندان را نسبت به این بزرگمرد زندگی به زیبایی بیان میکنند. چه چیزی زیباتر از این که با چند واژه ساده، بتوان محبت عمیق و جاودانهای را که نسبت به پدر داریم به زبان بیاوریم؟
میان شب مهِ تابان پدر بود
برای غصه ها درمان پدر بود
ترک بر روی انگشتش فراوان
برای لقمه های نان پدر بود
پدر کوه غم و سنگ صبورم
به شب ها گریه ی پنهان پدر بود
به قلبم حک شده نامش همیشه
نشانِ رحمت یزدان پدر بود
پدر زجر و پدر اشک و پدر آه
عزیز و مونس شایان پدر بود
برای شادی کودک همیشه
گذشت از شادیش آسان ، پدر بود
علی الگوی او در زندگانی
همیشه مظهر ایمان پدر بود
به من آموخت او در اولین بار
کلام و آیه ی قرآن پدر بود
🔵🔵🔵
کور بودیم و
غمهای پدر را نمیدیدیم
مادرم اما بریل میدانست
هر شب دردها را
از روی پینه دستهای پدر مرور میکرد
حسین غلامی خواه
🔵🔵🔵
ای طنین نام تو بر گوش من ای پناه گریه ی خاموش من
همچو باران مهربان بر من ببار ای که هستی مثل ابر نو بهار
در صداقت برتر از آیینه ای در رفاقت باده ای بی کینه ای
ای سپیدار بلند و بی پایدار می برم نام تو را با افتخار
هر چه دارم از تو دارم ای پدر ای که هستی نور چشم و تاج سر
رحمت بارانی روشن تبار مهربانی از مانده یادگار
🔵🔵🔵
پدر ای چراغ خونه!
مرد دریا،
مرد بارون
با تو زندگی یه باغه،بیتو سرده مثل زندون
هر چی دارم از تو دارم،تو بهار آرزوها
هنوزم اگه نگیری،دستامو میافتم از پا
🔵🔵🔵
پدر امروز به پاهام دیگه نای رفتنی نیست
جز دریغی رو لب هام دیگه حرف گفتنی نیستپدر، پیچ و خم راهم نمیخوام بی راهه باشه
گل سرخ آرزوهام توی فکر غنچه باشهپدر دست یاری تو اگه دستامو نگیره
کوره راه رفتن من
مثل شب هام می شه تیره
🔵🔵🔵
شور عشقت هست در قلبم ای پدر
گرمی لبخندهایت هست در ذهنم ای پدر
مهربانی هایت همواره در من جاری است
ساز آوای صدایت هم همیشه با من است
از تو از عشق تو لبریز هستم ای پدر
من برای دیدنت با سر دوانم ای پدر
زندگی یعنی پرواز در آغوش تو
مرگ یعنی من بدون عطر تو
حرف آخر را برایت مینویسم ای پدر
با تو بودن را دوست دارم ای پدر
🔵🔵🔵
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ
زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز
زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست،
زندگی راز دل مادر من. زندگی پینه ی دست پدر است، زندگی مثل زمان در گذر …
🔵🔵🔵
پدرم بوی خاک و گندم داشت
دست در دستهای مردم داشت
روی لبهای خستهاش یک عمر
تاول زندگی تبسم داشت
شطی از آفتاب در چشمش
تا دم واپسین تلاطم داشت
با دهان سپیده میخندید
او که با سوختن تفاهم داشت
یاد باد آن سپیده، آن امید
آفتابی که بوی گندم داشت
🔵🔵🔵
پناهگاه امن خانه
شانه هایت، ستون محکمی است پناهگاه امن خانه را.
دست در دستانم که میگذاری، خون گرم آرامش، در کوچه رگهایم میدود.
در برابر توفانهای بیرحم زندگی میایستی؛ آنچنانکه گویی هر روز از گفتوگوی کوهستانها باز میآیی.
لبخند پدرانهات، تارهای اندوه را از هم میدراند.
تویی که صبوریات، دلهای ناامید را سپیدهدم امیدواری است. مرامنامه دریا را روح وسیعت به تحریر میآید؛ آن هنگام که ابرهای دلتنگی، پنجرههای خانه را باران میپاشند.
آسمان همواره بوسه بر پیشانی بلندت را آرزومند است.
🔵🔵🔵
ســـَــر ســُـفره چیزی نبود . . .
یــخ در پــارچ
و
پدر هــر دو آب شــدند !
چــه دنــیای بی رحمــیست . . .
🔵🔵🔵
پدر جان قسم بجان عزیزات که هیج گاه
یاد شکوه مند تو از دل نمی رود
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
نقشی تو هم دمی ز مقابل نمی رود
🔵🔵🔵
پدر
دستهایش را تا کرد و در چمدان گذاشت
مادر
چشمهایش را در بقچهای پیچید
پدر با چمدان و بقچه بیرون رفت
و با چند دست لباس برای من برگشت
شب شنیدم
که پدر میگفت
آنها را به قیمت خوبی فروخته است
سهیل خطیب مهر
🔵🔵🔵
ای تکیه گاه محکم من ، ای پدر جان
ای ابر بارنده ی مهر و لطف و احسان
ای نام زیبایت همیشه اعتبارم
خدمت به تو در همه حال ، هست افتخارم
🔵🔵🔵
پدرم عاشق مادرم بود ولی هرگز به او نگفت
اما وقتی که مادرم بیمار بود
دکتر درجه تب را
در دهان پدرم میگذاشت
نسرین بهجتی
🔵🔵🔵
پدرم رفت و دگر نیست کنارم جسمش
روحش اما که مرا نیست جدا یک لحظه
پدرم رفت و نگاهش دگرم نیست به راه
ولی از یاد نرفته است نگاهش هرگز
کاش بودم به کنارش اکنون
کاش بودش عمر و میماند هنوز
چه حزین بود طنینش این اواخر
شاید از مرگ خبر داشت و این بود دلیل
رفت و تنها شدهام با همه سختیهایم
رفت و بی او چه بسی سخت شده زندگیام
باورش سخت و چه بسیار غمی
کاش میبود و برایم میماند
پدرم رفت و خزان شد دل من
کاش میماند و بهارم میماند
پدر، نماد عشق بیپایان و فداکاریست که در هر لحظه از زندگیمان حضور دارد. “شعر پدر” بهترین راه برای بیان عشق و سپاسگزاری از تمام زحمات اوست؛ زحماتی که هیچ گاه فراموش نمیشوند و همیشه در دلهایمان جا دارند.