شعر غمگین تنهایی | صدای دلهایی که تنها ماندهاند
شعر غمگین تنهایی
تنهایی گاهی به غمانگیزترین شکل ممکن در شعرها تجلی پیدا میکند. شعر غمگین تنهایی بیانگر احساساتی عمیق و درونی است که هر انسانی، شاید حداقل یکبار در زندگی، تجربه کرده باشد. این نوع شعرها، همچون آینهای از دلها و دردها، عمق احساساتی مانند بیکسی، دلتنگی و غم دوری را به تصویر میکشند. با خواندن شعرهای غمگین تنهایی، گویی به دریای بیکرانی از احساسات عمیق و صادقانه سفر میکنیم که در هر واژه آن، نوای دل شکستهها نهفته است.
بی تو مرا
از روی صندلی های دو نفره
بلند میکنند
تا بتوانند
کنار هم بنشینند
🔵🔵🔵
هر شب به سیگار ها
باج میداد
لبهایش را
تا بتواند شعری بنویسد
مردی که تنهایی اش را
دود میکرد
🔵🔵🔵
گاهى هم سراغى بگیر
از اولین آدمِ زندگى ات…
شاید هنوز هم
آخرین نفرش خودَت باشى!
🔵🔵🔵
آن شانه که آرامش دنیایم بود
شد شانه به شانه یکی دیگر رفت
🔵🔵🔵
من
تکرار یک تنهایی ام !
در چشم هایی که
تمام چشم ها را دوست می دارد …
🔵🔵🔵
به تنهایی ات سرک می کشم
سطری ناخوانده را
با خیالت می نویسم
راهی نمانده
تا به تصویرهای گمشده ات برگردم
تنها
بوی بهار است
که دست های مرا
به کشف حس تو برمیگرداند
چقدر برای دوست داشتن
راه می روم و
کوچه تمام نمی شود
🔵🔵🔵
بدترین جنبه ی تنهایی این است
که مجبوری تحملش کنی یا تحمل میکنی،
یا غرق میشوی باید سخت تلاش کنی
تا ذهن گرسنهات را از نگاه
به گذشته باز داری تا نابود نشوی…!
🔵🔵🔵
بخشیدمت
به خودم که نه
به دنیایی که زورش از من
بیشتر بود…
🔵🔵🔵
افسوس که
هیچ وقت نفهمیدی
چیزی که
انسان را
از پا در می آورد
تنهایی نیست
احساس تنهاییست
🔵🔵🔵
گاهى دلت مى خواهد
چنان تنهاییت را تنگ بغل کنى
که هیچ کس نفهمد…
🔵🔵🔵
نیستی
و دوست داشتنت در من
مثلِ مردهایست
که هنوز
بدنش گرم است
🔵🔵🔵
مدتهاست که دیگر نه به چیزی امیدوارم
و نه از چیزی ناامید…
همه چیز از گذشته شروع میشود
و در گذشته هم تمام میشود
🔵🔵🔵
پشت پنجره نبودى
تا حس کنى رؤیاهاى در هوا مانده ات
بادبادک هاى باد برده است
و ابرهاى پنبه اى پشت شیشه
یک روز
بر شانه ات خراب خواهد شد
🔵🔵🔵
به نقطه ای رسیدهام
که در آن اندوهْ یک شخص است:
تبلور تظاهر همزیستی من با من
🔵🔵🔵
آه اگر دستهایت زنده بودند
اگر زمان مهربان بود
اگر این لحظه های سوخته می گذاشتند
من و تو تازه شویم
اگر این روزهای رفته
دوباره آغاز می شدند
ما چقدر خوشبخت بودیم
🔵🔵🔵
بدبختی آنجاست که
همه ات را برایش میگذاری
همه ات را ور میدارد
می اندازد یک جای دور
که دیگر خودت هم نمیتوانی
خودت را پیدا کنی!!
🔵🔵🔵
عشق و شعر و شعار را
بی خیال
فقط بگو
حجم نبودن
کسی را تا حالا
بغل کرده ای؟
🔵🔵🔵
قرار نبود بیایی
آمدی
قرار نبود بمانی
ماندی
قرار نبود بروی
رفتی
قرار شد برنگردی …
راستی عزیزم
هنوز هم بی قراری میکنی ؟
🔵🔵🔵
از فکر کمبودت تو این روزا
شب ها همیشه دیر میخوابم
روزا به آغوش خودم میرم
شب ها خودم موهامو می بافم
🔵🔵🔵
تو رفته ای
و مامور اداره یِ برق
هر کار می کند
چراغِ این خانه
روشن نمی شود …
شعر غمگین تنهایی، راهی برای بیان دردهای پنهان و احساسات فروخورده است. این نوع شعرها از دلهای تنهایی سخن میگویند و پل ارتباطی میان انسانها و دنیای درونیشان هستند. با هر کلمه و هر بیت، دلهای زخمی آرامش مییابند و در امواج اشعار به ساحل همدلی میرسند.