شعر غمگین | بهترین مجموعه اشعار غمگین از شاعران بزرگ

شعر غمگین

 

شعر غمگین

 

شعر غمگین یکی از احساسی‌ترین و عمیق‌ترین انواع ادبی است که در دل هر مخاطب حس دلتنگی و اندوه را بیدار می‌کند. این نوع شعر اغلب به تجربه‌های تلخ زندگی، ناکامی‌ها، از دست دادن‌ها و لحظاتی که به یاد ماندنی و دردناک‌اند، می‌پردازد. به وسیله‌ی شعر غمگین می‌توان به بیان عمیق‌ترین احساسات دست یافت و واژه‌ها را تبدیل به سکوتی دلخراش و سنگین کرد.

غم نگاه آخرت تو لحظه ی خدافظی

گریه ی بی وقفه ی من تو اون روزای کاغذی

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قولمون جدا شدیم آخر کار

🔵🔵🔵

اگر آمد و از من پرسید
بگویید که رفته از دست
عاشق که دیوانه نباشد
مفت هم نمی ارزد

🔵🔵🔵

کاش میشد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست

🔵🔵🔵

درسکوت دادگاه سرنوشت
عشق برما حکم سنگینی نوشت
گفته شد دل داده ها از هم جدا
وای بر این حکم و این قانون زشت

🔵🔵🔵

غمگینم و این ربطی به خیابان ولی عصر ندارد

که درختانش سالهاست مرا از یاد برده‌اند

غمگینم و این ربطی به تو ندارد

که پسر همسایه‌ام نبودی

تا هر صبح پنجره را باز کنم

بی آنکه جواب سلامت را بدهم

با بنفشه‌ای در گیسوانم

کاش به زنی که عاشق است

می‌آموختند چگونه انتقام بگیرد

غمگینم که عشق این‌همه مهربان است

مژگان عباسلو

🔵🔵🔵

چنان دل بسته ام کردی
که با چشم خودم دیدم

خودم میرفتم اما
سایه ام با من نمی آمد

بنیامین دیلم

🔵🔵🔵

ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟
که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟

🔵🔵🔵

چنان گرفته در آغوش آسمان مرا
که بغض ابر سیاهی تن جهان مرا
شبیه بید که طوفان از آن گذر کرده ست
کسی شکسته غمش بند استخوان مرا
مسیر باد رها کرده گیسوانش را
بریده عطر هوا بی‌ امان، امانِ مرا

“جلال جاوند”

🔵🔵🔵

دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟
من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟
ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد
با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟

🔵🔵🔵

هرگز ز دماغ بنده بوی تو نرفت
وز دیده ی من خیال روی تو نرفت

در آرزوی تو عمر بردم شب و روز
عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت

“مولانا”

🔵🔵🔵

به خدا غنچه شادی بودم دست عشق آمد و از شاخه ام چید
شعله آه شدم صد افسوس ٬ که دلم باز به دلدار نرسید

🔵🔵🔵

گوشه قلب قشنگت اگر من نباشم غمی نیست
تو منو زندونی کردی عاشقی جرم کمی نیست

🔵🔵🔵

بی پنجره ای غریبه ای در وهمی

عشق است اگر از آن نداری سهمی

فهمیدن عشق عاشقی می خواهد

یک روز بزرگ می شوی و می فهمی

🔵🔵🔵

امتحان کردم ببینم سنگ می فهمد تورا
از تو گفتم با دلم ، کوتاه آمد؛ گریه کرد

گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود، در دلِ سنگش اثر نکرد!

🔵🔵🔵

تو نیستی و خورشید

غمگین‌تر از همیشه غروب خواهد کرد

و من دلتنگ‌تر از فردا

به تو فکر می‌کنم

🔵🔵🔵

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

سعدی

🔵🔵🔵

عشق آن بُغضِ عجیبیست که از دوریِ یار

نیمه شب بینِ گلو مانده و جان می‌گیرد

فهیمه تقدیری

🔵🔵🔵

عاشقان همه نام و نشانی دارند
آنکه در عشق تو بی نام و نشان است منم

🔵🔵🔵

ترسم که تو هم یار وفادار نباشی
عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی

من از غم تو هر روز دو صد بار بمیرم
تو از دل من هیچ خبردار نباشی

🔵🔵🔵

تو این سکوت بی کسی صدای دلدار و ببین
تو این شبا تو رویاها چهره عاشق رو ببین

وقتی دلت تنگه براش بغض چشاتو میگیره
تو لحظه های عاشقی نم نم بارون رو ببین

شعرهای غمگین، به عنوان بازتابی از احساسات انسانی، می‌توانند عمیق‌ترین زخم‌های روح را بازگو کنند. این نوع اشعار با توانایی ایجاد پیوندی عمیق با مخاطب، همواره یادآور لحظات تلخ و شیرین زندگی‌اند که هیچ‌گاه فراموش نمی‌شوند.

تاریخ انتشار: دوشنبه ۷ آبان ۱۴۰۳
Loading more posts...
کپی برد,مطالب سایت با ذکر نام مجله ویکی متن و لینک مستقیم بلا مانع است. تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع‌آوری شده‌اند. برای حذف تصاویر با ایدی تلگرام @siz_dah ارتباط برقرار کنید.