شعر عاشقانه حافظ | ۲۰ تک بیتی و دو بیتی عاشقانه حافظ برای تسخیر قلب

شعر عاشقانه حافظ

 

شعر عاشقانه حافظ

شعر عاشقانه حافظ همیشه در دل‌ها و ذهن‌ها جاودانه است. اشعار حافظ با تلفیق عشق، عرفان و معانی عمیق، در طول قرون متمادی الهام‌بخش عاشقان بوده‌اند. هر بیت از این اشعار، به شکلی لطیف و زیبا، دنیایی از احساسات و عشق بی‌نهایت را به تصویر می‌کشد. در میان شعرای کلاسیک ایران، حافظ با توانایی بی‌نظیرش در بیان عشق، به قلب‌ها راه می‌یابد و هر عاشق را به تفکر عمیق و شیرین درون عشق هدایت می‌کند. شعر عاشقانه حافظ نه تنها به یاد ماندنی است، بلکه هر بار که خوانده می‌شود، عمق جدیدی از معنا و احساسات را به نمایش می‌گذارد.

 

 

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست

در اندرون من خسته دل ندانم کیست

که من خموشم و او در فغان و در غوغاست

🔵🔵🔵

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

🔵🔵🔵

حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت

کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت

جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

🔵🔵🔵

چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان
همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست

روی تو مگر آینه لطف الهیست
حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست

🔵🔵🔵

ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
تا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفت و گو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما خطا کردیم و صلح انگاشتیم

🔵🔵🔵

جز نقش تو در نظر نیامد ما را

جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت

حقا که به چشم در نیامد ما را

🔵🔵🔵

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم

تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم

دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود

مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم

🔵🔵🔵

بسته‌ام در خم گیسوی تو امید دراز
آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم

🔵🔵🔵

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت

نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت

🔵🔵🔵

ما را که درد عشق و بلای خمار کشت
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند

جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت
عیسی دمی کجاست که احیای ما کند

🔵🔵🔵

گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود

🔵🔵🔵

روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد

گر چه یاران فارغند از یاد من
از من ایشان را هزاران یاد باد

🔵🔵🔵

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی

دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی

🔵🔵🔵

در آرزوی بوس و کنارت مردم
وز حسرت لعل آبدارت مردم

قصه نکنم دراز کوتاه کنم
بازآ بازآ کز انتظارت مردم

🔵🔵🔵

ای گدایان خرابات خدا یار شماست

چشم انعام مدارید ز انعامی چند

پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش

که مگو حال دل سوخته با خامی چند

🔵🔵🔵

الا ای آهوی وحشی کجایی

مرا با توست چندین آشنایی

🔵🔵🔵

دو تنها و دو سرگردان دو بیکس

دد و دامت کمین از پیش و از پس

بیا تا حال یکدیگر بدانیم

مراد هم بجوییم ار توانیم

🔵🔵🔵

ز تاب آتش سودای عشقش

به سان دیگ دایم میزنم جوش

چو پیراهن شوم آسوده خاطر

گرش همچون قبا گیرم در آغوش

اگر پوسیده گردد استخوانم

نگردد مهرت از جانم فراموش

دل و دینم دل و دینم ببردست

برو دوشش بر و دوشش بر و دوش

🔵🔵🔵

اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح

صلاح ما همان است کان تو راست صلاح

🔵🔵🔵

اگر آنکه میرفت خاطره اش را میبرد

فرهاد سنگ نمی سفت

مجنون اشفته نمی خفت

حافظ شعر نمیگفت

شعر عاشقانه حافظ همواره برای دل‌های عاشق و مشتاق الهام‌بخش بوده و خواهد بود. او با قدرت کلماتش، توانسته است عشقی را به تصویر بکشد که فراتر از زمان و مکان است. اشعار او همچنان پس از قرن‌ها در قلب‌ها نفوذ می‌کنند و هر عاشق را به سوی دنیای عرفان و عشق هدایت می‌کنند.

 

تاریخ انتشار: جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳
Loading more posts...
کپی برد,مطالب سایت با ذکر نام مجله ویکی متن و لینک مستقیم بلا مانع است. تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع‌آوری شده‌اند. برای حذف تصاویر با ایدی تلگرام @siz_dah ارتباط برقرار کنید.