شعر کوتاه سنگین | هنر بیان احساسات در قالب شعر کوتاه سنگین

شعر کوتاه سنگین

 

شعر کوتاه سنگین

 

گاهی کلمات نمی‌توانند وزن افکار ما را تحمل کنند و تنها در قالب شعر کوتاه سنگین می‌توانند عمق آن‌ها را بازتاب دهند. این نوع شعر، در عین کوتاهی، به‌قدری پرمعناست که احساسات و تجربه‌های زندگی را با چند کلمه منتقل می‌کند. در لحظاتی که واژه‌ها بیش از حد سنگین به نظر می‌رسند، یک جمله کوتاه می‌تواند به‌اندازهٔ یک کتاب گویا باشد.

عاشقت بودم ولی، ناجور سوزاندی مرا
نقره داغش می کنم دل را، اگر یادت کند

🔵🔵🔵

حالِ من، حال اسیری ست که هنگام فرار
یادش افتاد کسی منتظرش نیست، نرفت

🔵🔵🔵

گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟!

🔵🔵🔵

پرده مردم دریدن عیب خود بنمودن است
عیب خود می‌پوشد از چشم خلایق عیب‌پوش

🔵🔵🔵

ر کجا کردم محبت، غرق محنت شد دلم
یا من این حکمت ندانم، یا محبت باب نیست

🔵🔵🔵

خانه بیچاره‌ای که سرنوشتش زلزله است

از همان روز نخست آوار باشد بهتر است

گاه نفرت حاصلش عشق است، این را درک کن

گاه اگر از تو دلم بیزار باشد بهتر است

🔵🔵🔵

خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن

🔵🔵🔵

مانند غریقی که پر از وحشت آب است

می‌گردم و دستم پی یک تکه طناب است

دلتنگی و تنهایی و اندوه و صبوری

این عاقبت تیره یک عاشق ناب است

🔵🔵🔵

باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری

وقتی همه دادند به هم دست تبانی

آیا شده از شدت دلتنگی و غصه

هی بغض کنی، گریه کنی، شعر بخوانی

🔵🔵🔵

درد یعنی بزنی دست به انکار خودت

عاشقش باشی و افسوس گرفتار خودت

درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد

بگذاری برود… آه… به اصرار خودت

🔵🔵🔵

شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت

کسی که سهم تو باشد، ‌به دیگران برسد

🔵🔵🔵

من از دلبستگی‌ های تو با آیینه دانستم
که بر دیدار طاقت‌ سوز خود عاشق‌ تر از مایی

🔵🔵🔵

آن یار نکوی من، بگرفت گلوی من
گفتا که چه می‌خواهی، گفتم که همین خواهم

🔵🔵🔵

حسن باران این است
که زمینی ست، ولی
آسمانی شده است
و به امداد زمین می آید…

🔵🔵🔵

وفا داری مدار از بلبلان چشم
که هر دم بر گل دیگر سرایند

🔵🔵🔵

چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش

🔵🔵🔵

نشسته ام تک و تنها، برابری که ندارم
سکوت من همه معناست به باوری که ندارم
صدای نم نم باران که می زند به خیابان
مرا به یاد تو می بُرد، به مادری که ندارم

🔵🔵🔵

دل تو کی ز حالم با خبر بی
کجا رحمت باین خونین جگر بی
تو که خونین جگر هرگز نبودی
کی از خونین جگرها با خبر بی

🔵🔵🔵

ما قـُــوّت پرواز نــداریم، وگــــرنه

عمری‌ست که صیاد شکسته ست قفس را

🔵🔵🔵

عزّت شاه و گدا زیرِ زمین یکسان است
می کند خاک برای همه کس جا خالی

شعر کوتاه سنگین، هنری است که در سادگی خود پیچیدگی‌های عمیقی را به همراه دارد. این اشعار می‌توانند با چند جمله، سنگینی احساسات و عمق تفکرات را منتقل کنند. قدرت آن‌ها در مختصرگویی است که درعین‌حال معنا و تأثیر زیادی به‌جا می‌گذارند.

تاریخ انتشار: جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳
Loading more posts...
کپی برد,مطالب سایت با ذکر نام مجله ویکی متن و لینک مستقیم بلا مانع است. تمامی تصاویر از سطح اینترنت جمع‌آوری شده‌اند. برای حذف تصاویر با ایدی تلگرام @siz_dah ارتباط برقرار کنید.