شعر مولانا | ۲۰ دو بیتی و تک بیتی از عارف بزرگ مولانا
شعر مولانا همیشه به عنوان یکی از زیباترین و پرمعناترین آثار ادبیات فارسی شناخته شده است. مولانا، با قلمی سرشار از عشق و حکمت، توانسته است در دلها جاودان بماند. اشعار او نه تنها بازتابی از عرفان و عشق به پروردگار است، بلکه مفاهیمی عمیق از زندگی، انسانیت و جستجوی حقیقت را در بر میگیرد. در این مجموعه، ۲۰ تکبیتی و دوبیتی از شعرهای مولانا گردآوری شدهاند که هرکدام به نحوی سفری به دنیای معنوی و درونی ما را به تصویر میکشند.
جان من و جهان من، روی سپید تو شدهست
عاقبتم چنین شود، مرگ من و بقای تواز تو برآید از دلم، هر نفس و تنفسم
من نروم ز کوی تو، تا که شوم فنای تو
🔵🔵🔵
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشوددیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو به سر نمی شود
🔵🔵🔵
عشق را از من مپرس از کس مپرس از عشق پرس
عشق در گفتن چو ابر درفشانست اي پسرترجماني من و صد چون منش محتاج نيست
در حقايق عشق خود را ترجمانست اي پسر
🔵🔵🔵
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و منخاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من
🔵🔵🔵
ای در دل من، میل و تمنا، همه ی تو!
وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو!هر چند به روزگار در مینگرم
امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو
🔵🔵🔵
یــار مرا غار مــرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غـــار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تــویی فاتح و مفتوح تـویی
سینـــه مشــروح تــویی بـــر در اســرار مرا
🔵🔵🔵
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی
خوبی و کرم را چو نکو بنیادی
ای دنیا را ز تو هزار آزادی
🔵🔵🔵
از آتش عشق در جهان گرمی ها
وز شیر جفاش در وفا نرمی هازان ماه که خورشید از او شرمنده ست
بی شرم بود مرد چه بی شرمی ها
🔵🔵🔵
ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سـر من مایه سودا همه توهرچنـــــد به روزگار در مینگرم
امروز هـمه تویی و فردا همه تو
🔵🔵🔵
هین خمش دل پنهانست کجا زیر زبان
آشکارا شود این دل چو زبان برخیزد
این مجابات مجیر است در آن قطعه که گفت
بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد
🔵🔵🔵
جز عشق نبود هیچ دم ساز مرا
نی اول و نی آخهر و آغاز مراجان میدهد از درونه آواز مرا
کی کاهل راه عشق درباز مرا
🔵🔵🔵
گر شرم همی از آن و این باید داشت
پس عیب کسان زیر زمین باید داشت
ور آینه وار نیک و بد بنمائی
چون آینه روی آهنین باید داشت
🔵🔵🔵
اندر دل بی وفا غــم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد
دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غـم که هزار آفرین بر غم باد
🔵🔵🔵
از آتش عشق در جهان گرمیها
وز شیر جفاش در وفا نرمیها
زانماه که خورشید از او شرمندهست
بی شرم بود مرد چه بی شرمیها
🔵🔵🔵
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مبـاد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان من است
🔵🔵🔵
آنکس که ترا دید و نخندید چو گل
از جان و خرد تهیست مانند دهل
گبر ابدی باشد کو شاد نشد
از دعوت ذوالجلال و دیدار رسل
🔵🔵🔵
نردبان اين جهان ما و منيست
عاقبت اين نردبان افتادنيستلاجرم هر کس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
🔵🔵🔵
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هرچه دلم قرار گیرد بیتو
آتش به من اندر زن و آنم بستان
🔵🔵🔵
خیــر کـــن بــا خـلق، بهـر ایزدت
یــا بـــرايِ راحــتجــان خـودت
تــا هـمــاره دوســت بینی در نظــر
در دلت نـایــد ز کین نـاخوش صور
🔵🔵🔵
اندر دل من درون و بيرون همه او است
اندر تن من جان و رگ و خون همه اوستاينجاي چگونه کفر و ايمان گنجد
بي چون باشد و جود من چون همه اوست
شعر مولانا همچنان به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی الهامبخش بسیاری از افراد در سراسر جهان است. امیدواریم این مجموعه شعرهای کوتاه مولانا، لحظاتی پر از تأمل و آرامش را برای شما به ارمغان بیاورد.