شعر کوتاه عاشقانه

گاهی دل آدم به یک شعر کوتاه عاشقانه نیاز دارد تا تمام حس‌ها و احساسات درونی‌اش را به کلمات گره بزند. شعرهای کوتاه عاشقانه، با آن‌که ساده و بی‌تکلف هستند، اما قدرتی جادویی دارند که در دل مخاطب اثر می‌گذارند. این قطعه‌های کوچک ادبی می‌توانند شکوه عشق، لطافت حس و گرمی عاطفه را به راحتی منتقل کنند. هر بیت، با جمله‌ای کوتاه اما پرمعنا، راهی به عمق احساس باز می‌کند.

بخوان و پاک کن و نامِ خویش را بنویس
به دفتر غزلم هر چه نقطه چین دارم…

🔵🔵🔵

شدی به خواب و بهم ریخت خیل مژگانت
گشای چشم و جدا کن سپاه ناز از هم…

🔵🔵🔵

تورا دوست دارم
بدون آن که علتش را بدانم
محبتی که علت داشته باشد
یا احترام است یا ریا …

🔵🔵🔵

پنهان اگر چه داری، جز من هزار مونس؛
من جز تو کَس ندارم، پنهان و آشکارا…!

🔵🔵🔵

میخواهمت که خواستنی تر از هر کسی …

🔵🔵🔵

تا در ره عشق آشنای تو شدم

با سد غم و درد مبتلای تو شدم

لیلی‌وش من به حال زارم بنگر

مجنون زمانه از برای تو شدم

🔵🔵🔵

از چشم و دل مپرس که

در اولین نگاه شد

چشم من، خراب دل

و دل، خراب چشم

🔵🔵🔵

من آنِ توام

مرا به من باز مده . . .

🔵🔵🔵

چمدان دستِ تو

و ترس به چشمان من است

این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است

🔵🔵🔵

بر من گذشتی ، سر بر نکردی

از عشق گفتم ، باور نکردی

دل را فکندم ارزان به پایت

سودای مهرش در سر نکردی

🔵🔵🔵

خودمانیم رفیقان، به کسی بر نخورَد

هر هوس را به غلط عشق حسابش کردیم

🔵🔵🔵

از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست

پیغام آشنا نفس روح پرورست

هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای

من در میان جمع و دلم جای دیگرست

🔵🔵🔵

آری آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیاندیشم

که همین دوست داشتن زیباست

🔵🔵🔵

تا یار برفت صبر از من برمید

وز هر مژه‌ام هزار خونابه چکید

گوئی نتوانم که ببینم بازش

«تا کور شود هر آنکه نتواند دید»

🔵🔵🔵

خبرت هست که

بی روی تو آرامم نیست

طاقت بار فراق

این همه ایامم نیست

🔵🔵🔵

بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
بجز عشق بجز عشق دگر کار نداریم

در این خاک، در این خاک در این مزرعه پاک
بجز عشق، بجز مهر دگر بذر نکاریم

🔵🔵🔵

سنگ شکاف می‌کند در هوس لقای تو
جان پر و بال می‌زند در طرب هوای تو

آتش آب می‌شود عقل خراب می‌شود
دشمن خواب می‌شود دیده من برای تو

جامه صبر می‌درد عقل ز خویش می‌رود
مردم و سنگ می‌خورد عشق چو اژدهای تو

عشق درآمد از دَرَم دست نهاد بر سرم
دید مرا که بی تواَم گفت مرا که وایِ تو

🔵🔵🔵

کی می رسد آن صبح
که من صدایت بزنم
تو بگویی جانا

🔵🔵🔵

مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست
بر مسلمانی که کافر می شود پیغمبرش

🔵🔵🔵

من پیر فنا بدم جوانم کردی

من مرده بدم ز زندگانی کردی

می‌ترسیدم که گم شوم در ره تو

اکنون نشوم گم که نشانم کردی

شعرهای کوتاه عاشقانه با سادگی و شیوایی خاص خود می‌توانند دل‌ها را به هم نزدیک کنند و احساسی عمیق و ماندگار به خواننده هدیه دهند. این شعرها نشان می‌دهند که عشق در واژه‌ها می‌تواند جلوه‌ای زیبا و پرشور داشته باشد، حتی اگر به اندازه یک بیت باشد.